بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام
زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی
داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟
ادامه مطلب...
با هیچ زن جز تو دل دریا شدن نیست
یاراییِ درگیر توفان ها شدن نیست
در خورد تو، ای هم تو موج و هم تو ساحل!
جز ناخدای کشتی مولا شدن نیست
ادامه مطلب...
جاری شده این اشک به تکرار غم تو
عمری ست دل ماست گرفتار غم تو
از فاطمیه مانده به جا هرچه که داریم
یعنی همه هستیم بدهکار غم تو
ادامه مطلب...
وقتی سرت را روی بالش می گذاری
آنقدر میترسم مبادا بر نداری
تو آفتاب روشنی در خانه ی ما
تو آفتاب روشنی هر چند تاری
ادامه مطلب...
ای تمام حاصلم گشتی درو
یاس آغشته به خون من مرو
بهترین رزمنده ی راه علی
در خسوف خونی ای ماه علی
ادامه مطلب...
باران بگیرد/ تا برگ های نیمه جانت جان بگیرد
باد بهاری / از خاک پای تو گل و ریحان بگیرد
ادامه مطلب...
لعنت به آنکه ضربه زده بین یک گذر
لعنت به آنکه بر دل طفلی زده شرر
ای شمع نیمه سوخته ی خانه ی علی
نذرت قبول خسته نباشی شکسته پر
ادامه مطلب...
نه فقط نیمه ی شب چشم ترم میسوزد
بلکه از غربت حیدر جگرم میسوزد
یاد آن روز که آتش ثمرم را سوزاند
هر کجا می نگرم دور و برم میسوزد
ادامه مطلب...
چه کرد و آه چه بد کرد دست من با من
تو را سـپـرد بـه آغـوش خاک امـا من...
...هـنوز هم که هنوز است توی این فکرم
تویی که در دل این خاک خفته ای یا من؟
ادامه مطلب...
رفتی و خاطره ها پنجره را وا کردند
هی نشستند و فقط گریه تماشا کردند
صورت مرد در این هیمنه دیدن دارد
گونه وقتی بشود آینه دیدن دارد
ادامه مطلب...