ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

شهادت امام باقر (ع) - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :36
بازدید دیروز :36
کل بازدید ها :6106522

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

نگاه کودکی ات دیده بود قافله را
تمام دلهره ها را، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات، می خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/7/20 | نظر

 ابرو بزن ای ماه که شهرست دوباره
محو شب چشم تو و تقسیم ستاره

پلکی بزن آهسته که آشفته بیایند
با پیرهن چاک و غزل خوان به نظاره

چشم تو شکافنده ی ذرّات علوم ست
در درک اشارات تو ماندست"زراره"
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/7/20 | نظر

خـــاطراتش قشــنگ و زیبا بود
عطر سیب و اقاقیا می داد

روزهای خوشش دگرگون شد
گـــذرش تــا بـه کـــربلا افتــاد

داغ هفــتــاد و دو شقایق را
بر سرشانه های خود حس کرد
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/7/20 | نظر

از سوز تشنگی جگرم ناله می کند
نذر حسین، روضه ی ده ساله می کند

یاد لبان خشک و عطش خورده ی حسین
بین دو نهر آب مرا واله می کند

آری منای من شده یک عمر خون دل
این غم مرا شبیه به آلاله می کند
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در جمعه 92/7/19 | نظر

عاقبت آه کشیدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطره ای پرپر را

روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب
روضه ی آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را

آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم
شکر ای زهر ندیدم سحـری دیگر را
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در جمعه 92/7/19 | نظر

تو که بر چشم خلق جا داری
نوری و جلوه ی خدا داری

نور چشمان حضرت سجاد
ریشه در باغ هل اتی داری

ثمر نخل احمدی که نسب
ز حسین و ز مجتبی داری
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در جمعه 92/7/19 | نظر

مانده داغی عظیم بر جگرت
عکس راسی به نیزه،در نظرت

هر شب جمعه خون دل خوردی
پای ذکر مصیبت پدرت
 
پای روضه به جای قطره ی اشک
خون و خونابه ریخت از بصرت
  ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر

ای یادگار تیره ی مردان راستین
ای شاه بیت پنجم غمنامه ی امین
 
پروردگار درد، خداوند اشک و آه
ای ماهِ خاک خورده تنِ آسمان نشین

گشتی بهانه ای و خدا علم آفرید
میراث دار علم خداوند عالمین
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر

نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دید
در این میان فقط از دست زجر می ترسید
 
اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزد
ولی وجود من از داغ کربلا خشکید
 
چه گویمت که کجا رفتم و چه ها دیدم
در اوج کودکیم قامتم ز غصه خمید
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر

حریم سینه ی من در شراره افتاده
در انعکاس نگاهم ستاره افتاده

زحجله گاه لبم خون تازه می ریزد
دگر نفس زدنم در شماره افتاده

شکست هجمه ی بغض گلو گرفته ی من
به یاد خاطره هایی دوباره افتاده:
 
به یاد کرب وبلا و غروب عاشورا
خزان به جان تباری بهاره افتاده
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<