ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

شهادت امام صادق(ع) - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :47
بازدید دیروز :36
کل بازدید ها :6106533

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینه ای که شب پیش، صبح صادق داشت

اگرچه شمس وجودش به سمت مغرب رفت
هزار قله ی پر نور در مشارق داشت
 
چه با شکوه، غم خود به دل نهان می کرد
چه شِکوه ها که از آن فرقه ی منافق داشت
  ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در دوشنبه 92/6/11 | نظر

به کودکان و زنان احترام می فرمود
به احترام فقیران قیام می فرمود

سلام نام همه انبیاست؛ او می گفت
سپس اشاره به دارالسلام می فرمود

کسی که در پی خورشید نیست از ما نیست
سحر می آمد و این را مدام می فرمود
  ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در دوشنبه 92/6/11 | نظر

در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را

شد دشمن تو معترف انگار خداوند
در گوش تو گفته همه اسرار جهان را

با رایحه خطه سرسبز عبایت
کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در دوشنبه 92/6/11 | نظر

نه رواقی، نه گنبدی، حتی
سنگ قبری سرمزار تو نیست!

غیر مُشتی کبوتر خسته
خادمی، زائری، کنار تو نیست
*
بغض هایم کجا دخیل شوند؟!
پس ضریحت کجاست آقاجان؟!
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در یکشنبه 92/6/10 | نظر

منم آن دل که ز داغ تو به دریا می زد
روضه اش شعله به دامان ثریا می زد

موسپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نفس در پی آنها می زد

آن طرف گریه ی طفلان من و در این سو
خنده بر بی کسی ام دشمن زهرا می زد
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/6/9 | نظر

زیر این گنبد دوّار و کبود
کلبه ای سمت خدا در دارد
سالخورده پدری روحانی
حجره ای گوشه ی بستر دارد

ششمین مرد که یک دریا غم
آب جاری شده ی عِینش بود
قسمت بال و پر میکائیل
آستان بوسی نعلینش بود
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/6/9 | نظر

آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا
خاکسترش نشسته به روی سرم خدا

پور خلیلم و وسط شعله ها اسیر
بنما اجابتی به دل مضطرم خدا

ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک
این درد غربت است به جان می خرم خدا
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/6/9 | نظر

از کار غربتت گره‌ای وا نمی‌کند
این شهر ، با دل تو مدارا نمی‌کند

این شهر ، زخم بی‌کسی‌ات را...عزیز من
جز با دوای زهر مداوا نمی‌کند

این شهر ، در میان خودش جز همین بقیع
یک جای امن بهر تو پیدا نمی‌کند
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/6/9 | نظر

شب جمعه به لب نوا دارد
نفسش بوی کربلا دارد

به روی سر در حسینیه اش
پرچم صاحب اللوا دارد

بارها گفته کربلا رفتن
پا برهنه عجب صفا دارد
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در شنبه 92/6/9 | نظر

پیرمردی که حضرت جبریل
زائر غربت نگاهش بود

کوچه ها را همین که طی می کرد
صد فرشته کنار راهش بود

با ارادت تمامی ارکان
پیش پایش خشوع می کردند
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در جمعه 92/6/8 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<