ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

حبیب - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :26
بازدید دیروز :162
کل بازدید ها :6143180

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

باران معرفت ز سحاب محرم است
آباد آن دلی که خراب محرم است

بوی گل و گلاب دهد روض? حسین
گل دیدگان و اشک گلاب محرم است

از هر دری گذر نتوان کرد بر بهشت
باب الحسین ادام? باب محرم است
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در یکشنبه 92/8/12 | نظر

ای بر لب تو  زمزم? ماه محرّم
بنهاده سر از شوق به درگاه  محرّم

از حنجر گلگون شهیدان خدایی است
پیغام تو را: گم نکنی راه محـرّم

بر گنبد افلاک ملک برد و برافراشت
پرچم ز کف قائد خونخواه محرّم
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در یکشنبه 92/8/12 | نظر

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام، سلاح بکا را بیاورید

یک سال میشود که پرم وا نمیشود
دستم به آسمان تو بالا نمیشود

یک سال میشود که دلم خاک خورده است
این چشم خشک راه به جایی نبرده است
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در یکشنبه 92/8/12 | نظر

ای دلبر زبانزد آئینه‌های نور
هر لحظه‌ روشنی بدرخشی به پای نور

هفت آسمان شکوه تو را جلوه می‌دهد
ای نور باشکوه تویی ماجرای نور

از هالة وجود تو ماه آفریده‌اند
از روشنای هر سخن تو دعای نور
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در جمعه 92/8/3 | نظر

خدا می خواست تا تقدیر عالم اینچنین باشد
کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد

خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت
که حتی ماورای دیده ی روح الامین باشد

خدا می خواست از رخساره ی خود پرده بردارد
خدا می خواست تا دست خودش در آستین باشد
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/8/2 | نظر

مولا برای از تو سرودن غزل کم است
تلمیح و استعاره ، مجاز و بدل کم است

باید برای مدح تو قرآن ناب خواند
شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است

آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است
شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/8/2 | نظر

کار من نیست که بنشینم املات کنم
شان تو نیست که در دفترم انشات کنم

عین توحید همین است که قبل از توبه
باید اول برسم با تو مناجات کنم

سالی یک بار من عاشق نشوم می میرم
سالی یک بار اجازه بده لیلات کنم
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در سه شنبه 92/7/30 | نظر

ظهر غم بود و برکه هم تشنه
برکه‌ای که تب بیابان داشت

دل او مثل تکه های سفال
اشتیاق نماز باران داشت

ظهر یک روز آفتابی بود
برکه پلکی زد و نگاهش رفت
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در سه شنبه 92/7/30 | نظر

منبری از خطبه های ناب خواند
در غدیر اسم علی را آب خواند

السلام ای آب دریای صمد
ای زلال قل هو الله احد

ای که می گردی شبیه انبیا
بر هدایت کردن قومت بیا
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در سه شنبه 92/7/30 | نظر

دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)

خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟
نام او عشق است، آری می‌شناسیدش : علی ست (1)
ادامه مطلب...

نویسنده حبیب در سه شنبه 92/7/30 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<