ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

حبیب الله چایچیان (حسان) - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :94
بازدید دیروز :130
کل بازدید ها :6137553

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

هر که بیرونی بد از مجلس گریخت
رشته الفت ز همراهان گسیخت
دور شد از شکّـرستانش مگس
وز گلستان مرادش ، خار و خس
خلوت از اغیار شد پرداخته
وز رقیبان، خانه خالی ساخته
پیر میخواران ، به صدر اندر نشست
احتیاط خانه کرد و در ببست
محرمان راز خود را خواند پیش
جمله را بنشاند ، پیرامون خویش
با لب خود گوششان انباز کرد
در زصندوق حقیقت ، باز کرد
جمله را کرد از شراب عشق ، مست
یادشان آورد آن عهد الست
گفت شاباش این دل آزادتان
باده خوردستید، بادا یادتان
یادتان باد ای به دلتان شور می
آن اشارت های ساقی پی ز پی
اینک از هر گوشه یی جـّـم غفیر
مر شما را می زند ساقی صفیر
کاین خمار آن باده را بد در قفا
هان و هان آن وعده را باید وفا
گوشه ی چشمی نماید گاه گاه
سوی مستان می کند ، خوش خوش نگاه
***عمان سامانی***

امشـب شهـادت نـامه‌ی عشاق، امضا می‌شود
فردا ز خون عاشقــان،ایــن دشـت دریا می‌شود
امشب کنار یـکـدگـــر،بنشــستــه آل مـصـطـفـی
فردا پریشان جمع‌شان، چون قلب زهرا می‌شود
امشــب بــود پــریــا اگــر، ایـن خـیمه‌ی ثـاراللهی
فردا به دست دشمنــان، برکنده از جــا می‌شود
امــشب صــدای خــواندن قـرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامــان، زین دشــت بــر پــا می‌شود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فــردا خـدایــا بستــرش، آغــوش صحـرا می‌شود
امشب که جمع کودکان،در خـواب نــاز آسوده‌اند
فردا به زیر خـــــارها، گـمگــشتـه پیــدا می‌شود
امــشب رقیــه حلــقه‌ی زریــن اگـر دارد به گوش
فردا دریغ ایــن گوشــوار از گــوش او وا می‌شود
امشب بـه خـیـل تشنگان،عباس باشد پاسبان
فردا کنــار علقمــه، بــی دسـت سقـا می‌شود
امشب که قاسم زینب گلـــزار آل مصطــفـاست
فردا ز مرکب سرنگون، ایــن سـرو رعنا می‌شود
امشب گـــرفته در میــــان اصحـــاب، ثـــارالله را
فـــردا عــزیــز فاطمـه، بی یــار و تنــها می‌شود
امشب به دست شاه دین،باشد سلیمانی نگین
فردابه دست ساربان، این حلقه یغما می‌شود
امــشــب سـر ســر خــدا بــر دامـــن زینـب بود
فــردا انیس خولی و دیــر نصــــاری مــی‌شود
ترسم زمین وآسمان، زیر و زبر گردد«حسان»
فردا اســــارت نامه‌ی زینب چو اجرا می‌شود
***حبیب الله چایچیان (حسان)***


نویسنده سائل در چهارشنبه 89/9/24 | نظر

***اشعار ورود اهلبیت (ع) به کربلا***

راه ما طی گشت و در این دشت مأوا می کنیم
بار در منزل رسید و خیمه بر پا می کنیم
این زمین، بازار و کالا، جان و ما سودا گریم
جان خود یک روزه با جانانه سودا می کنیم
خصم خواهد قامت ما خم ولی غافل از آنک
ما دوتا تنها قد خود پیش یکتا می کنیم
در همین وادی به روی دست ما با تیر کین
شیر خواری جان دهد،ما هم تماشا می کینم
روز عاشورا که پرپر می شود گل های عشق
بس تماشایی بود دعوت ز زهرا می کنیم
گر خیام آتش بگیرد کودکی گر گم شود
نعش او آخر به زیر خار پیدا می کنیم

***حاج علی انسانی***

باز این چه نواست ، وز کجا می‌آید ؟
کاین نغمه به گوش آشنا می‌آید
یا رب چه غبار دلنشینی است که باز
بر لوح دل از خاطره ها می‌آید ؟
این کیست ، که از قصه پر غصه او
غمهای دگر ، به انتها می‌آید ؟
این کیست ، که بر پرده دل چنگ زند
کز شور غمش ، دل به نوا می‌آید ؟
این کیست ، که از شتاب چرخ عمرش
گرد غم و طوفان عزا می‌آید ؟
این کیست ، که از شعار آزادی او
بر گوش مجاهدان ، ندا می‌آید ؟
این کیست ، که هر کس شنود نامش را
با چشم تر و ، نوحه سرا می‌آید ؟
این کیست ، که هر جا گذرد ، همچو بهار
بوی گل سرخ ، از فضا می‌آید ؟
این کیست ، که حج خویش ، ناکرده تمام
لبیک به لب ، به نینوا می‌آید ؟
خون در دل عاشقان حق ، می‌جوشد
یک لاله عذار حق نما می‌آید
از شهر نبی ، مسافری سرگردان
با قافله اش ، به کربلا می‌آید
این عاشق سرگشته ، حسین است ، حسین
کاینجا به مشیت خدا می‌آید
این ذبح عظیم است ، که از بیت خدا
با جمله عزیزان به منا می‌آید
اکبر به شتاب ، از پی ثار الله
با قلب حسین ، پا به پا می‌آید
قاسم که درین سفر بجای حسن است
آید به نظر که مجتبی می‌آید
عباس به پاس محمل خواهر خویش
چون سایة زینب ، ز قفا می‌آید
گر جنگ و ستیز است ، خدایا ، در پیش
پس دختر زهرا به کجا می‌آید ؟
کس نیست ( حسانا ) که بپرسد ز رباب :
با اصغر شش ماهه ، چرا می‌آید ؟
***حبیب الله چایچیان (حسان)***


نویسنده سائل در یکشنبه 89/9/7 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<