غزل تر از غزل، گل تر ز گل، زیباتر از زیبا
تو از الله اکبر آمدی از " اشهد ان لا..."
شهادت می دهم معراج یعنی چشم های تو
شهادت می دهم چشم تو یعنی سوره ی اسرا
غریبه نیستی، این روزها بسیار دل تنگم
برای این دل تنها ترم دستی ببر بالا
دلم سرد است و شب هایم همه سرد است، یا خورشید!
بقیعستان اشکم بسته شد یا " قبة الخضرا "
تو می گویی زمان دیدن هم ، باز هم فردا
و من می گویم امشب، زودتر، حالا ... همین حالا
***علیرضا قزوه***
بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش در گذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمی شود؟
رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟
از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من
ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟
سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام
این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من
من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
***وحید قاسمی***
مرا هم دعایی . . .