ای ماه خودپرست! پرستار من کجاست؟
آه ای ستاره ی سحری! یار من کجاست؟
خود را مگر چو اشک بریزم به پای او
ای آسمان!فرشته ی بیمار من کجاست؟
ناهید را به خوشه ی پروین گره زنید
روشن کنند تا گره کار من کجاست؟
ای شب!به روشنان ضمیرت به من بگو
که امشب پری ستاره ،پرستار من کجاست؟
ای خاستگاه گفت من! ای باور نهفت!
من اندکم برای تو ،بسیار من کجاست؟
ای ساکنان روشن این قصر باژگون!
شبتاب آسمان نگونسار من کجاست؟
آه ای ستاره های من! ای چشم های من!
پیدا کنید ماه دل آزار من کجاست؟
صدها ستاره را به زیارت نشسته ام
تا بنگرم ستاره ی دیدار من کجاست؟
ای چشم من! مناز به سیاره های اشک
بامن بگو ستاره ی سیار من کجاست؟
***قادر طهماسبی (فرید)***