ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار امام زمان (عج) - علی زمانیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :37
بازدید دیروز :229
کل بازدید ها :6142001

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد
لحظه ی فهم تو آغاز نفهمیدم شد

ساقی شعر شدی جام شراب آوردی
مثل هر بار مرا هم به حساب آوردی

در خیابان جنون می روم عابر باشم
یازده صفحه ورق خورد که شاعر باشم

بنویسم به تو از خون جگر بیت به بیت
و تو را گریه کنم وقت سحر بیت به بیت

لطف کن پرده از این پلک نگاهم بردار
این همه فاصله را از سر راهم بردار

راه رفتن به تو را من که ندانم، به خودت
از خودم دور کن امّا برسانم به خودت

بام کعبه است مهیّای تو و دلبریت
ای به قربان اذان های علی اکبریت

کاش این ندبه ما نیز به جایی برسد
باز هم از طرفت کرب و بلایی برسد

کربلایی بروم من به جوانی با تو
دور شش گوشه ولی جامعه خوانی، با تو

راستش دیگر از این فاصله ها دلسردم
از نوشتن به امید صله ها دلسردم

مدّتی هست که ظرف گله ام سر رفته
خودم از دست خودم حوصله ام سر رفته

نه امید است به من تا که امیدت باشم
نه مفیدم که مگر «شیخ مفیدت» باشم

دلم آن دل که خودت دست دلم دادی نیست
نفسم آن نفس پنجره فولادی نیست

نیّتم پاک نشد فال دلم خوب شود
باز با روضه مگر حال دلم خوب شود

روضه گفتم چه بلایی به سرم درآمد!
اشک ها ریخت صدای جگرم درآمد

تیر از پنجره ی عاطفه آخر رد شد
حرمله گفت که دیدید سه تا پر رد شد!

از روی اسب زمین خورد... بماند امّا
بعدها از وسط قافله با سر رد شد

همه این ها به خدا باعثش آن آتش بود
که اجازه به خودش داد وَ از در رد شد!
***علی زمانیان***


نویسنده حبیب در جمعه 91/10/22 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<