مرا از این همه اندوه تیره راحت کن
کجاست سمت سپیده مرا هدایت کن
نگاه کن چه شب و روز مهملی دارم
سکوت پشت دلم را شکست صحبت کن
هزار جمعه بی روح بی تو جان کندم
بس است بی تو نشستن، پدید طلعت کن
تو از سلاله نوری، تو نبض بارانی
نگاه ملتمس خاک را اجابت کن
مرا به ذوق بکوچان به سمت حضور
مرا به جشن بزرگ ظهور دعوت کن
به نعش خونی آلاله ها قسم ستاره بپاش
قناریان نفس مرده را حمایت کن
***حاج علی انسانی***