ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار امام رضا (ع) - مدح و شهادت - سازگار - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :75
بازدید دیروز :31
کل بازدید ها :6145209

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

مسیح می دمد از تربت مطهر من
فضای طوس نه، عالم بود معطر من

فرشتگان همه زوار زائرین منند
بهشت گشته بهشت از بهشت منظر من

منم عزیز دل فاطمه امام رضا
که خلق کرده خدا خلق را به خاطر من

عجیب نیست اگر زائری که قبر مرا
به بر گرفته بگیرد قرار در بر من

هزار موسی عمران به سجده افتادند
در این حریم به خاک مسیح پرور من

دلی که زائر من می شود مزار من است
خوشا دلی که شد این جا مزار دیگر من

شکسته ای که صدا می زند مرا از دور
جواب می شنود بارها ز داور من

ز هر دری که شود زائرم به من وارد
درست چهره به چهره بود برابر من

من آفتاب خدایم جهان در آغوشم
شما حضور من و عالم است محضر من

کتاب منقبتم را تمام نتوان کرد
اگر شوند همه انس و جان ثناگر من

کسی که زائر من گشت دوستش دارم
روا بود که خطابش کنم برادر من

الا تمام خراسانیان پاک سرشت
خجسته باد شما را طواف مقبر من

فرشتگان چو کبوتر به دورتان گردند
به شرط آن که بگردید دور زائر من

به زائرین من اینک نصیحتی ست مرا
که احترام بگیرید از مجاور من

اگر به مرقد من نیز دستتان نرسید
زنید بوسه به قم بر مزار خواهر من

هزار حیف که قدر مرا ندانستند
که بود هر نفس من غم مکرر من

هزار بار عدو مخفیانه کشت مرا
خدای نگذرد از قاتل ستمگر من

شرار زهر مرا در دل آتشی افروخت
که آب گشت همه عضو عضو پیکر من

چو شخص مار گزیده به خویش پیچیدم
خدا گواست چه آورد زهر بر سر من

میان حجره زدم دست و پا غریبانه
جواد بود و من و لحظه های آخر من

دو دست خویش گشود و گرفت اشک مرا
فتاد تا که نگاهش به دیده? تر من

زنان شهر خراسان گریستند همه
زدند بر سر و سینه به جای مادر من

به روز حشر نسوزد جحیم "میثم" را
که بوده با سخن و سوز خویش یاور من
***حاج غلامرضا سازگار***


نویسنده حبیب در چهارشنبه 91/10/20 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<