ای لهجه ات ز نغمه ی باران فصیح تر
لبخندت از تبسم گلها ملیح تر
بر موی تو نسیم بهشتی دخیل بست
یعنی ندیده از خم زلفت ضریح تر
ای با خدای عرش ز موسی کلیم تر
با ساکنان فرش ز عیسی مسیح تر
وقتی سوال می شود از بهترین رسول
از نام تو چه پاسخی آیا صحیح تر؟
با دیدن تو عشق نمک گیر شد که دید
روی تو را ز چهره ی یوسف ملیح تر
تو حسن مطلع غزل سبز خلقتی
حسن ختام قصه ی ناب نبوتی
بر چهره ی تو نقش تبسم همیشگی
در بین سینه ات غم مردم همیشگی
دریایی و نمایش آرامشی ولی
در پهنه ی دل تو تلاطم همیشگی
در وسعتی که عطر سکوت تو می وزد
بارانی از ترانه، ترنم همیشگی
با حکمت ظریف تو ما بین عشق و عقل
سازش همیشگی و تفاهم همیشگی
خورشید جاودانه ی اشراق روی توست
سرچشمه ی «مکارم الاخلاق» خوی توست
تکرار نام تو شده آواز جبرئیل
آگاهی از مقام ، تو اعجاز جبرئیل
تا اوج عرش در شب معراج رفته ای
بالاتر از نهایت پرواز جبرئیل
مثل حریر روشنی از نور پهن شد
در مقدم «براق» پر باز جبرئیل
مداح آستان تو و دوستان توست
باید شنید وصف شما را ز جبرئیل
سرمست نام توست بزرگ فرشتگان
پیر غلام توست بزرگ فرشتگان
در آسمان عرش تمام ستاره ها
بر نور با شکوه تو دارند اشاره ها
چشم تو آینه ست؛ نه، آیینه چشم توست
باید عوض شود روش استعاره ها
شصت و سه سال عمر سراسر زلال تو
داده ست آبرو به تمام هزاره ها
عیسی کشند و غم زده ناقوس ها ولی
نام تو زنده است بر اوج مناره ها
گلواژه ای برای همیشه است نام تو
«ثبت است بر جریده ی عالم دوام تو»
***سید محمد جواد شرافت***