مرغ دل شکسته ی ما جَلد سامراست
درعرش بزم روضه ی دلدار ما به پاست
شال سیاه غصِّه روی دوش ِ ماسِواست
ذکر علیُّ و فاطمه واویلتا خداست
زهر ستم به جان امام حرم بلاست
این ناله ها شبیه به نجوای نینواست
کینه جواب رحمت و احسان و جود شد
با زهر دشمنی تن یارم کبود شد
سوز ستم روانه به هر تار و پود شد
روضه به رنگ شعله و از جنس دودشد
شد دیده تار و گریه ی بر گونه رود شد
غم سهم سینه ها شده و دم دم ِ عزاست
هادیِّ آل فاطمه افتاده برزمین
دین خورده ضربه از ستم و ظلم و جور و کین
واویلتاست نغمه ی لبهای مومنین
اشک امام عسگریُّ و آه مسلمین
با ناله های حیدر و کوثر شده قرین
این سامرا ادامه ی غمهای کربلاست
اینجا شراره سهمیِّه ی سینه و دل است
آنجا به روی حنجر دین تیغ قاتل است
جسم امیر تشنه و بی سر به ساحل است
از اشکهای فاطمیُّون ناقه در گِل است
زینب اسیر و نیزه نشین در مقابل است
ناموس عشق همسفر دشمن خداست
از سامرا به کرب و بلا می روم بیا
با من بگو حسین و بیا سوی کربلا
شش گوشه است و چاووش و سینه زنیِّ ما
بین الحرم حریم کرم شاه باوفا
آب فرات و علقمه و ساقیُّ و نوا
حالا نوای فاطمه یابن الحسن بیاست
***حسین ایمانی***