ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار حضرت علی (ع) - محمد سهرابی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :67
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142234

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

لم داده ام به تکیه گه لن ترانی ات
من سخت راحتم که ندارم نشانی ات

اول تو از پیاله ی هستی چشیده ای
ما نیز میخوریم زجام دهانی ات

عکس مرا بگیر و ببر تا درخت سیب
ای روح آب ، من به فدای روانی ات

در لیلة المبیتِ دلم ، زخم کم بزن
شانه مزن به گیسوی عنبر فشانی ات

وقتی به فتح مکه رسیدی مرا بکُش
با ذوالفقار نه ، به لبِ ذوالمعانی ات

احمد به آفتابِ غدیرت رسیده است
ای باغ من ، فدای پیمبر رسانی ات

لفظی بریز و آینه ها را تکان بده
محشر کن ای کلام تو عالم تکانی ات

در پیری ات به جای خدا تکیه میکنی
وقتی رَوی به دوش نبی در جوانی ات

ما سُرمه میخوریم ، اگر منبری تویی
ما ترمه میشویم و عبای یمانی ات

قدِّ تو گر چه چون پسرانت بلند نیست
پیداست رفعت تو از این ‹‹مهر››بانی ات

خورشیدبان تویی که به زهرا مراقبی
ای من فدای مهر تو و مهرَبانی ات
 
تو صیغه ی اُخُوَّت ما را به خود بخوان
در رکن کعبه یاد اویس یمانی ات
 
قنبر به خود لیاقت قنبر شدن نداشت
افتاد بین جذبه ی قنبر کشانی ات
 
دلها ترک ترک شد و باران نمی زند
پس کو عصای موسَوی ابر  رانی ات؟
 
در صورتم دو برکه هویداست با علی
یعنی منم همیشه غدیر نهانی ات
 
بگذار تا برات سر و دست بشکنیم
هر چند دستمان نرسد بر گرانی ات
 
رو کرد مصطفی ورق آخرین خویش
احمد ! فدای آن ورق امتحانی ات
 
تو روی دست آمده ای پس میا به زیر
رو دست خورده اند رفیقان جانی ات
 
تو کوهی و به دوش خودت کاه میکشی
بار مرا ببر به همان کهکشانی ات
 
حیف از تو که به روی زمین پای خود نهی
بالا مکان بمان به همان لا مکانی ات
 
منبر چو شد برای تو دست رسول عشق
نوبت رسید بر نوه ی ارغوانی ات
 
آمد علی اصغر و معنی شکفته شد:
من هم علی شدم که کنم هم عنانی ات
***محمد سهرابی***


نویسنده سائل در جمعه 91/2/29 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<