ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار میلاد حضرت زهرا (س) - لطیفیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :275
بازدید دیروز :304
کل بازدید ها :6140924

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

پرواز می دهیم که بال و پرت کنیم
معراج می بریم که پیغمبرت کنیم

دیگر بس است خلوت چله نشینی ات
وقتش رسیده است مقرب ترت کنیم

دسته گل قدیمی خود را از این به بعد
دست تو می دهیم که تاج سرت کنیم

حالا نماز شکر بخوان فدیه ات بده
تا صاحب زلال ترین کوثرت کنیم

می خواستیم فرق کنی با پیمبران
می خواستیم  آینه ی دیگرت کنیم

این سیب را بگیر و برای خودت ببر
وقتش شده است فاطمه را دخترت کنیم

شایسته است با پدر فاطمه شدن
از خانواده ی پسری ابترت کنیم

می خواستیم نسل تو زهرا نسب شود
ضرب المثل برای عجم تا عرب شود


خورشید، آفتابی انور فاطمه است
صبحی اگر که هست بدهکار فاطمه است

آیینه اش سه مرتبه خود را ظهور داد
پیغمبر و علی همه تکرار فاطمه است

هر جلوه ای که جلوه ی نوری نمی شود
زهرا شدن  فقط و فقط کار فاطمه است

شام زفاف پیرهن کهنه می برد
این تازه اولین شب ایثار فاطمه است

فردا اسیر دست جهنم نمی شود
امروز هر کسی که گرفتار فاطمه است

زهرا اگر نبود ولایت نداشتیم
گمراه می شدیم و هدایت نداشتیم


زهرا بنا نداشت خودش را بنا کند
می خواست بنده باشد و یا ربنا کند

مثل علی عروج نمازش امان نداد
اصلاً به پای پر ورمش اعتنا کند

تا که مدینه از گل توحید پر شود
کافی است در قنوت خدا را صدا کند

طبق روال هر شب جمعه نشسته تا
قبل از خودش سفارش همسایه را کند

دستی که پیش خانه ی زهرا دراز نیست
در شرع بر جناز ه ی آن کس نماز نیست


او آمد و خزان زمین را بهار کرد
بر شاخه ها شکوفه ی عصمت سوار کرد

آیا بدون مُهر مناجات فاطمه
می شد به سجده کردن خود افتخار کرد؟

وقتی شب زفاف پیمبر رسید و بعد
بین علی و فاطمه تقسیم کار کرد

خوشحال شد تمامی احساس معجرش
وقتی رسول فاطمه را خانه دار کرد

آن هم برای حاجت مسکین شهر بود
روزی اگر ز حادثه میل انار کرد

اخلاص پینه هایش همیشه زبان زد است
از بس که دست فاطمه در خانه کار کرد

وقتی تمام قاطبه ها بی حماسه بود
خود را خمیده کرد ولی ذوالفقار کرد

پس می شود برای عوض کردن زمان
نو آوری فاطمه را اختیار کرد

بی فاطمه که شیعه شکوفا نمی شود
شیعه مرید دشمن زهرا نمی شود


دنیا ندیده است سفر های این چنین
جز در هوای فاطمه پرهای این چنین

دیروز می شدند درختان بدون سر
امروز می دهند ثمر های این چنین

سر می دهیم و منت یاغی نمی کشیم
همواره سر خوشیم به سرهای این چنین

دارد بساط کفر زمین جمع می شود
پیچیده در زمانه خبرهای این چنین

اصلاً بعید نیستکه او رو کند به ما
از مادری چنان و پسرهای این چنین

لبنان مگر چه داشت به جز نام فاطمه
آری عجیب نیست ظفرهای این چنین

دل های ما همیشه پر از یاد فاطمه است
این سرزمین قلمرو اولاد فاطمه است

***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده سائل در پنج شنبه 91/2/21 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<