ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار فاطمیه - محمد فردوسی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :155
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142322

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

مادر سلام ! می چکد اشک روانتان
یعنی دوباره تیره شده آسمانتان

ماه عزایتان که همان فاطمیّه است
غم را نشانده کنج دل شیعیانتان

در فاطمیّه سفره تان پهن می شود
تا که شویم ریزه خور نان خوانتان

ما گریه می کنیم برای غم شما
ما گریه می کنیم به قدّ کمانتان

این اشک ها که رحمت موصوله ی خداست
مرهم بُوَد به آتش زخم نهانتان

هجده بهار بیشتر از عمرتان نرفت
مادر!چه زود آمده فصل خزانتان

با هر نفس کشیدنتان آه می کشید
این سرفه ها گرفته توان را ز جانتان

مادر ! هنوز هم که هنوز است روز و شب
آتش زبانه می کشد از آشیانتان

در پیچ کوچه بود که رنگ حسن پرید
دستی رسید و ..ما بقی داستانتان ...

.. یک جمله بیشتر ننویسم فقط .. غلاف:
چندین تَ رَ ک نشانده روی استخوانتان
*** محمد فردوسی***


نویسنده سائل در سه شنبه 91/2/5 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<