ای بال و پر شکسته، مرا بال و پر مبند
بردار بارم از دل و بار سفر مبند
پای فراق را تو در این خانه وا مکن
دستی که بسته شد تو بار دگر مبند
چشمت بهشت باشد و مژگان در بهشت
بگشا مژه , زباغ بهشتم تو در مبند
ای قبله علی زچه رو رو به قبله ای؟
راه امید را به من ای محتضر مبند
جانم بگیر از من خسته رو مگیر
راه نگاه را به رخ چون قمر مبند
***سید محسن حسینی***