ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار فاطمیه - مجتبی صمدی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :335
بازدید دیروز :563
کل بازدید ها :6141547

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

خورشیدم وزمان غروبم رسیده است
ابری سیاه هاله به رویم کشیده است

بعداز پدر بلای دو عالم شد ارث من
قسمت به سفره ام غم صد داغ چیده است

روز و شب از غریبی و غم گریه می کنم
اشکم به روی گونه سرخم چکیده است

هرکس عیادتم برسد آه می کشد
معلوم می شود که ز من دل بریده است

شبها زدرد سینه نفس تنگ میشوم
چون پیله درد و غصه تنم را تنیده است

پیش علی قیام من از روی غیرت است
ورنه قد مرا غم بی حد خمیده است

این سهم روز ختم شه ختم الانبیاست
این مزد واجر شاه به خاک آرمیده است

من آن گلم که پای چهل تن به پشت در
از روی شاخ و برگ تن من دویده است

باور نمی کنید؟ قیامت خدا گواست
زیرا که او به عرش فغانم شنیده است

باور نمی کنید؟ که محسن بجای شیر
در بین دود ، شعله ی آتش مکیده است

گوشی نمانده تا بزنم گوشواره ای
سیلی تمام لاله ی گوشم دریده است

 من حیدری شدم وبه این جرم جان دهم
پاره تن پیمبرتان یک شهیده است....
***مجتبی صمدی شهاب***


نویسنده سائل در دوشنبه 91/1/21 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<