ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار فاطمیه - حسن لطفی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :47
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142214

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

این روزها که دیدنتان کیمیا شده
این خانه بی نگاه تو دارالعزا شده

باور نمیکنم چقدر آب رفته ای
حتی برای ناله لبت بی صدا شده

من میخ بر دلم نه به تابوت میزدم
هرچند خنده ای به لبت آشنا شده

شرمنده ام که بودم و پای غریبه ها
با شعله های سرخ به این خانه وا شده

شرمنده ام که بودم و نامحرمان شهر
آنگونه در زدند که از هم جدا شده

فهمیده ام چه بر سرت آن روز آمده
از وضع چادری که پر از رد پا شده

وقت نفس کشیدن تو این صدای چیست
این استخوان سینه چرا جابه جا شده

پیراهن حسین مرا دوختی ولی
افسوس حرف روز و شبت بوریا شده

با زینبم بگو سه کفن مانده پیش ما
با زینبم بگو که به غم مبتلا شده

با او بگو که بوسه زند بر گلوی خشک
بر حنجری که محمل سرنیزه ها شده

با او بگو که بوسه زند جای مادرش
بر پیکری که خرد شده ، آسیا شده
***حسن لطفی***


نویسنده سائل در دوشنبه 91/1/14 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<