ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار فاطمی - علی اکبر لطیفیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :242
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142409

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

چشم خشک از چشمهای تر خجالت می کشد
چشمه وقتی خشک شد ، دیگر خجالت می کشد

سوختن در شعله ی دل کمتر از پرواز نیست
هر که اینجا نیست خاکستر ، خجالت می کشد

بستن در بهر شرمنده شدن بی فایده ست
این گدا وقت کرم بهتر خجالت می کشد

لطف این خانه زیاد و خواهش ما نیز کم
دستهای سائل از این در خجالت می کشد

طفل بازیگوش را شرمی نباشد از کسی
بیشتر با دیدن مادر خجالت می کشد

تا عروج فاطمه جبریل را هم راه نیست
در مسیر عرش، بال و پر،خجالت می کشد

حتم دارم که قیامت هم از او شرمنده است
با ورود فاطمه ، محشرخجالت می کشد

نامه اعمال نوکرها بدست فاطمه ست
آنقدر می بخشد و.... نوکرخجالت می کشد
. . . .
آنچه مادر می کشد،دردش به دختر می رسد
گر بیفتد مادری ، دختر خجالت می کشد

دست این از دست آن و...دست آن از دست این....
آه....دارد همسر از همسر خجالت می کشد

هر کجا حرف "در" و "دیوار" و...از این چیزهاست
چشم خشک از چشمهای تر خجالت می کشد
***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده سائل در پنج شنبه 91/1/10 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<