چون چشمه که آهنگ سفر داشته باشد
می خواست که چشم از همه برداشته باشد
راهی نگوشده است که ذاتش بشناسیم
این خانه، محال است که در داشته باشد
اوصاف بهشت از دل زیباش چه پرسند؟
مقصد مگر از خویش خبر داشته باشد؟
باید که خلیلش شکفد در پس شعله
آن باغ که از خطبه تبر داشته باشد
در خجلت آن سپری که صرف عروسی است
می خواست که سینه سپر داشته باشد
خاموشی اش آبستن طغیان و خروش است
آن کوه که آتش به جگر داشته باشد
حتی به تخیل نتوان گفت که این زن
جز هیبت عاشور، پسر داشته باشد
یک سر نشود راست به هنگامه ی پیکار
از آه اگر تیغ دوسر داشته باشد
تقدیمی گلزار شکیبایی مولاست
در سینه گل زخمی اگر داشته باشد
***حجت الاسلام و المسلمین جواد محمد زمانی***