آن که با خلقت تو هر چه که بود آورده
جبرییلش به سجود تو سجود آورده
نه...غلط گفتم از آغاز خدا با نورت
نه فقط آنچه که بود آنچه نبود آورده
سر سجاده شب ماه شب اول ماه
سر تعظیم به پیش تو فرود آورده
باد از خاک سر کوی تو سوغات سفر
یک بغل رایحه عنبر و عود آورده
مادر آب تویی و پدر خاک علی
آب و خاکی که گلم رابه وجود آورده
چند قرنی ست که مضمون بلند عمرت
شاعران ر ا به سر گفت و شنود آورده
هیزم آورد در خانه تو کینه ولی
آتش فاجعه را چشم حسود آورده
ای که همرنگ بلالت شده دیوار حرم
چه بلایی به سرت آتش و دود آورده
آه...خورشید علی باد مخالف چندیست
در حوالی رخت ابر کبود آورده
باعث سجده به دامان تو در علقمه شد
آنکه برفرق علمدار عمود آورده
***محسن عرب خالقی***