خورشید برج عصمت اسلام، زینب است
ماه منیر عفّت ایّام، زینب است
آن بانوئی که از پی احیاء دین حق
جز در طریق عشق نزد گام، زینب است
آن بانوئی که مکتب آزادی حسین
با حکم اوست مصوّر احکام، زینب است
آن بانوئی که سایه مهرش چو آفتاب
پیوسته بود بر سر ایتام، زینب است
آن بانوئی که دوزخیان را شفاعتش
سازد بهشتی از ره اکرام، زینب است
آن بانوی گرامی مردآفرین، که هست
بابش علی و فاطمه اش مام، زینب است
آن مُحرِمی که طوف شهیدان عشق را
از صبر بست جامه احرام، زینب است
آن شیرزن که خطبه او کاخ ظلم را
ویرانه ساخت در سفر شام، زینب است
آن کس که ایستاد به میدان کربلا
چون کوه در برابر آلام، زینب است
آن شیرزن که گشت از او، روزگار خصم
در شهر شام، تیره تر از شام، زینب است
آن بانوئی که در حرم عفتش «خلیل»
ره نیست بر فرشته اوهام، زینب است
***احمد خلیلیان***