ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار شهادت حضرت علی (ع) - وحید قاسمی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :298
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142465

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شب گرد بود

چادر خاکی زهرا، بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

آتش آه حزینش بر جگر افتاده است
این دم آخر،به یاد میخ در افتاده است

در نگاه زینبِ دل خسته زخمش آشناست
زخم فرقش،شکل زخم پهلوی خیرالنساست

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند
نا امیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند

معنی "فزت و رب الکعبه"ی او روشن است
حیدر مظلوم،سی سال است فکر رفتن است

کوفه شب ها آشنا با اشک فانوسش شده
ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده

غصه ی آن کوچه سی سال است پیرش کرده است
کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است

اضطراب زینب او را برده در هول و ولا
زیر لب با گریه می­گوید که وای از کربلا

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود
معجر زینب برایش روضه های باز بود

دانه های اشک او می­گفت با صد شور و شین
کربلا،عباس من! جان تو و جان حسین
***وحید قاسمی***


نویسنده سائل در چهارشنبه 90/5/26 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<