اومدی پاییزمون بهار بشه
دلای ما همه نو نوار بشه
اومدی تا با تو و برادرت
سفره ی موسوی برقرار بشه
**
توو صفات تو خدا رو میبینم
عمه ی کرب و بلا رو میبینم
وقتیکه به گنبدت خیره میشم
انگاری امام رضا رو میبینم
**
میشه که حضرت زهرا به تو گفت
پدرت همش فِداها به تو گفت
بعضی حرفامو به هیچکی نمیگم
باید این حرفا رو تنها به تو گفت
**
همه خوبا همه حیرون تواند
مریم و آسیه دربون تواند
افتخار میرزا قمی ها اینه
توی قبرستون شیخون تواند
**
اونقدَر امامتو صدا زدی
ناله ی رضا رضا رضا زدی
مثل زینب تو هم آواره شدی
به کوه و دشت و بیابونا زدی
**
هرچی هم شد پسرت رو نزدند
جلو چشمات قمرت رو نزدند
پسرِ اَشعث ملعونی نبود
با سیلی برادرت رو نزدند
**
هرچی شد وارد مقتل نشدی
دیگه گریون بالای تل نشدی
سه روز و سه شب توی بیابونا
پشت دروازه معطل نشدی
**
توی قم بال و پرت ریخته نشد
غریبه دور و برت ریخته نشد
از رو پشت بومای خونه هاشون
آتیش و سنگ رو سرت ریخته نشد
**
توی قم بی احترامی ندیدی
نگاه مردای شامی ندیدی
توو خرابه های قم نبردنت
بخدا بزم حرامی ندیدی
**
به تو هیچکی کمتر از عزیز نگفت
هیچکسی حرفای تند و تیز نگفت
بین نا محرما یک برده فروش
زبونم لال به شما کنیز نگفت
***رضا قربانی***