ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار شهادت امام باقر(ع) - پیمان طالبی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :283
بازدید دیروز :121
کل بازدید ها :6143558

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

صدای صاعقه آمد که در هوا زده بود
گمان کنم که خدا مرد را صدا زده بود

به خنده ی دم آخر کمی تسلی داد
به جبرئیل که از غصه، ضجه ها زده بود
 
کسی که پیکره نیمه جان او آن شب
به شدت از اثر زهر دست و پا زده بود
 
در این میانه، عطش؛ این حقیقت مکشوف
به بوم زندگی اش رنگ نینوا زده بود

عجیب بود که با حال تشنگی، به سرش
هوای نعل و سم اسب و بوریا زده بود

و دید او سر شش ماهه را در آن اثنا
که ناشیانه کسی روی نیزه ها زده بود

دلش رضا نشد از آن کسی که عاشورا
به عمه زینب او حرف ناسزا زده بود

هزار سال پس از او میان شعر، کسی
گریز روضه خود را به کربلا زده بود...
***پیمان طالبی***


نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<