ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار مناجاتی - اشعار شب قدر - محمد امین سبکبار - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :195
بازدید دیروز :304
کل بازدید ها :6140844

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

شب شد و در محیط تاریکی
با زبان دعا سخن گفتم

سر به زیر و شکسته و تنها
پیش چشم خدا سخن گفتم
*
از خجالت دو گونه ام سرخ و
اشک حسرت ز دیده می بارم

من همان بنده ی خودت هستم
روسیاهم، بدم، گهکارم
*
ولی حالا شنیده ام گفتی
که به دنبال بنده میگردی

تا بدی مرا بپوشانی
جامه ی پاک و تازه آوردی
*
جای دوری نمی رود امشب
با محبت بیا نگاهم کن

من که سر در گم و پریشانم
تو کریمانه سر به راهم کن
*
تلخی کام روزگار مرا
گاه گاهی عسل کنی خوب است

در میان جدال خوف و رجا
بنده ات را بغل کنی خوب است
*
از غضب کردنت هراسانم
ای جمیع صفات رحمانی

بزن اما خودت بلندم کن
هر زمان، هر کجا که می دانی
*
آه از فراق و تنهایی
سینه ام باز شعله ور شده است

گل من در تنور عشق حسین
دم به دم آب دیده تر شده است
*
میرسد هر نفس شمیم بهشت
هر کجا حسین همدم ماست

آتشت را نصیب خولی کن
دوری از کربلا جهنم ماست
*
السلام علیک یا ارباب
با دلی بیقرار و چشمی تر

خون تازه هنوز می ریزد
از گلویت به دامن مادر
*
ما شما را عزیز میدانیم
نامتان بهتر از سر و جان است

بخشی از مرهم جراحاتت
اشک سینه زنان ایران است
*
مثل یک مادر پسر مرده
مثل ابر بهار می باریم

از لب تشنه و و لب گودال
روضه های نگفته ای داریم
***محمد امین سبکبار***


نویسنده حبیب در شنبه 92/5/5 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<