ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار وداع امیرالمومنین با حضرت زهرا (ع) - وحید قاسمی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :411
بازدید دیروز :121
کل بازدید ها :6143686

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام

 زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی
 داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟

 دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم
 با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم

 با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت
 با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت

 این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد
 حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد

 زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند
 باید کمک کنم، کمرت درد می کند

 آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن
 فکری به حال و روز بد ِ کائنات کن

 تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد
 دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد

 ازدست تو، به آه شکایت بیاورم
 نگذاشتی طبیب برایت بیاورم

 با اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم
 راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم
 
 جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم
 دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم

 جارو نکش! که عطربهشت ست می بری
 روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری

 باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
 ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست
 
 گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...
 فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....

 آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی
 خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی

 زهرا به جای نان، غم ما را درست کن
 حلوای ختم شیرخدا را درست کن
 
 مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری
 دست شکسته جانب دستاس می بری

 جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت
 شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت

 شُستی تن حسین وحسن با کدام دست؟
 آماده کرده ای تو کفن با کدام دست

 حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
 ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه

 حرف ازکفن شد و کفنت ناله زد حسین
 خونابه های پیرهنت ناله زد حسین
***وحید قاسمی***


نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/1/22 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<