لعنت به آنکه ضربه زده بین یک گذر
لعنت به آنکه بر دل طفلی زده شرر
ای شمع نیمه سوخته ی خانه ی علی
نذرت قبول خسته نباشی شکسته پر
از چه میان بستر خود آه میکشی
از چه نفس کشیدنتان گشته دردسر
آیا هنوز گوش شما درد میکند
آیا هنوز مانده به گوش ات صدای در
یک هفته میشود که شما لاله پروری
یک مدتی است چشم شما مانده خیس وتر
با پهلوی شکسته چرا کار میکنی
نان پختن شما شده دریای دردسر
لحظات آخری چقدر زردتر شدی
از چه صدای ناله یتان گشته مختصر
بانو علی بدون شما غصه میخورد
گر میروی غریبه ی این خانه را ببر
حالا کفن برای چه هی باز میکنی
آیا نشسته بردلتان حال یک سفر
زینب،علی،حسن،همه دارای یک کفن
بانو کجاست پس کفن آن یکی پسر؟
***علی حسنی***