ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

رضا رسول زاده - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :318
بازدید دیروز :318
کل بازدید ها :6113181

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

آب شدم بس به زمین خون ز سرم ریخت
بال پریدن نمانده بس که پرم ریخت

"خانه ی حیدر" نه شده "گلشن زهرا"
با نفسم لاله ز بس دور و برم ریخت

پشت در خانه که افتادم علی گفت:
وای که بی یار شدم من، سپرم ریخت"

سوخت در و ،سست شد و ،روی من افتاد
داد زدم فضه بیا که ثمرم ریخت

دست علی بسته بود و دست همه باز!
از اثر هجمه ی شان برگ و برم ریخت

حرف ز تابوت زدم زینب من مرد
خاک یتیمی به سرش گل پسرم ریخت
***رضا رسول زاده***


نویسنده حبیب در شنبه 92/1/10 | نظر

طلیعه ی فاطمیه
تسلیت یابن الحسن گشته عزای مادرت
آسمان دارالعزاست

بر مزار مخفی او خاک ریزی بر سرت
آسمان دارالعزاست
***
فراق پیامبر (ص)
ای پدر جان رفتی ومحزون تو زهرا شده
حیدرم تنها شده

بعد تو پای غریبه در سرایم واشده
حیدرم تنها شده
***
دیوار و در
پهلویم بشکسته دیگر در پس این در شده
فضه بر دادم برس

با علی چیزی نگو که غنچه ام پرپر شده
فضه بر دادم برس
***
آتش گرفتن در خانه
بین آتش درب خانه بر سرم آوار شد
دیده هایم تار شد

سینه ی من داغ از گلبوسه ی مسمار شد
دیده هایم تار شد
***
کوچه ی بنی هاشم
ضربه ای از ثانی و یک ضربه از دیوار خورد
مادرم ای مادرم

خواست برخیزد زجا سیلی دیگر بار خورد
مادرم ای مادرم
***
بلال
با اذانت شهر یثرب بیقراری می کند
ای اذان گوی نبی

فاطمه یاد پدر افتاده زاری می کند
ای اذان گوی نبی
***
بیت الاحزان
بعد از این قبر عمویم بیت الاحزان من است
عرش گریان من است

میزبان ناله های قلب سوزان من است
عرش گریان من است
***
بستر بیمادری
بس که لاله می چکد از جای جای پیکرت
شد گلستان بسترت

باغبان گشته این ایام کار همسرت
شد گلستان بسترت
***
وداع
می شود خاموش از امشب ناله های یاربم
جانم آمد بر لبم

یا علی جان تو و جان حسین و زینبم
جانم آمد بر لبم
***
شهادت
ای مسیحای علی بار دگر اعجاز کن
دیده بر من باز کن

ای پرستویم بمان یا با علی پرواز کن
دیده بر من باز کن

***
شام غریبان
باغبان تنها شده گلخانه ی او سوخته
قلب او افروخته

دیده بر تکه لباس بر روی در دوخته
قلب او افروخته
***
غسل
می دهم با فضه امشب شستشویت فاطمه
وای از پهلوی تو

بازویت دارد ورم، سرخ است رویت فاطمه
وای از پهلوی تو
***
تشییع
من امیرالمومنینم پهلوان خیبرم
خورده سیلی همسرم

جسم بی جان گلم را روی دوشم می برم
خورده سیلی همسرم
***
تدفین
خاک می ریزم به روی جسم چون نیلوفرت
ای فدایت حیدرت

لرزه افتاده به زانویم کنار پیکرت
ای فدایت حیدرت
***
بعد از شهادت
رفتی و تاریک شد بعد از تو این کاشانه ام
ای صفای خانه ام

چادرت بر سر نماید دختر دردانه ام
ای صفای خانه ام
***رضا رسول زاده***


نویسنده سائل در یکشنبه 91/1/27 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<