ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع) - رحمان نوازنی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :68
بازدید دیروز :162
کل بازدید ها :6117460

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

زندان صبر بود و هوای رضای او
شوقش کشیده بود به خلوت سرای او

زندان نبود،چاه پر ازکینه بود و بس
زنده به گور کردن آیئنه بود و بس

زندان نبود یک قفس زیر خاک بود
 هر کس نفس نداشت در آنجا هلاک بود

زندان نبود ، کرب و بلای دوباره بود
یک قتلگاه مخفی پر استعاره بود

زندان نبود یوسف در بین چاه بود
زندان نبود گودی یک قتلگاه بود

زنجیر بود و آینه بود و نگاه بود
تصویر هر چه بود،کبود و سیاه بود

زنجیر را به گردن آیینه بسته اند
صحن و سرای آینه را هم شکسته اند

دیگر کسی به نور کنایه نمی زند
شلاق روی صورت آیه نمی زند

می خواستند ظلم به آل علی کنند
می خواستند روز و شبش را یکی کنند

هر کس که می رسید در آنجا ادب نداشت
جز ناسزا کلام خوشی روی لب نداشت

حتی نماز و روزه در آنجا بهانه بود
افطار روزه دار خدا تازیانه بود

باران گرفته و همه ی شب گریسته
گاهی به حال معجر زینب گریسته

زندان نبود روضه گودال یار بود
هر شب برای عمه خود بی قرار بود

حرف از اسارت و غل و زنجیر یار بود
زینب میان جمعیت نیزه دار بود

در شهر شام غیرت و شرم و حیا نبود
زندان برای دختر زهرا روا نبود
***رحمان نوازنی***


نویسنده سائل در یکشنبه 91/3/21 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<