ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار مبعث - اشعار بعثت حضرت رسول اعظم - برقعی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :47
بازدید دیروز :445
کل بازدید ها :6112194

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزل‌های فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد

چه نیازی است به اعجاز، نگاهت کافی است
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد

فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده

عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد

شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست

از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی

رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید

عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته

پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی‌دانم شد

آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز

شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد...
***سید حمیدرضا برقعی***


نویسنده حبیب در دوشنبه 93/3/5 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<