ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار مسلم بن عقیل (ع) - شب اول محرم - علی اکبر لطیفیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :202
بازدید دیروز :228
کل بازدید ها :6114841

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند

خورشید بودم زیر نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم

در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم

من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت

امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت

حالا که می آیی کفن بردار حتما
ای یوسف من پیرهن بردار حتما

حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور

حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست

اینجا برای خیزران لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری

اصلا ببین گل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟

من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند

اینجا برای نعل پا دارند آنقدر
کنج تنور خانه جا دارند آنقدر

مهر و وفا که نه جفا دارند، اما
اینجا کفن نه بوریا دارند اما

باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد
حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد
***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده حبیب در دوشنبه 92/8/13 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<