ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار امام باقر (ع) - مسعود اصلانی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :211
بازدید دیروز :751
کل بازدید ها :6114622

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

سینه ام چون تلاطم دریا
چشم من چشمه ی غم دنیا

داده ام این دل اسیرم را
دست بال و پر کبوترها

همره بالهایشان بردند
تا بسازند سایبانی را

سایبانی برای خاک بقیع
حائلی بین آفتاب آنجا
 
بوی غربت هزار سالی هست
 که از آن خاک می رود بالا

غم میان دلم چو زائر شد
غصه دار امام باقر شد

زهر دادند عمق جانت را
تیره کردند آسمانت را

و گرفتند با شراب زهر
قوت دست مهربانت را
 
مگر آن چشم ها نمی دیدند
بال پرواز بی کرانت را

دم آخر مرور می کردی
روضه ی درد بی امانت را

به خدا چشم های تو می دید
رخ نیلی عمه جانت را

داغ بازار شام یادت بود
بارش سنگ بام قوم یهود
 
در میان شلوغی و فریاد
بین آشوب شهر سنگ آباد
 
وقت آغاز سنگ باران ها
عمه زینب نجاتمان می داد
 
پیش چشم رباب بی کودک
پیش بابای بی کسم سجاد
 
سر اصغر که بی تعادل بود
از روی نیزه بارها افتاد
 
تازیانه به هر طرف می برد
 کودکان را چو کاه بر روی باد

دیدم آنجا تمام غم ها را
زخم زنجیر پای بابا را
***مسعود اصلانی***


نویسنده حبیب در پنج شنبه 92/7/18 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<