ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار امام حسن مجتبی (ع) - علی اکبر لطیفیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :292
بازدید دیروز :422
کل بازدید ها :6111994

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

خورشید گرم ظهرهای آسمان هستی
تا صبح تا شب تا سحر پیشم بمان هستی

تو ممکن نا ممکنی های هر امکانی
در ناگهانِ نیستی ها ناگهان هستی

تنها تو با زخم زبان ها خوش زبانی و
تنها تو با نامهربانی ها مهربان هستی

آنان که می گفتند تو باقی نمی مانی
رفتند و رفتند و ... تو اما همچنان هستی

وقت عبورت کوچه ی ما بند می آید
تو یوسف پیغمبر در این زمان هستی

باید برای تو عقیقه کرد بسیاری
آخر تو خیلی در نگاه این و آن هستی

اصلاً مزار تو برای ما خودش روضه است
یعنی همین که سال ها بی سایبان هستی

گیرم جواب گرمی ات را سرد می دادند
تو گرمی خورشید ظهری تو همان هستی
***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده حبیب در دوشنبه 92/4/31 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<