همين که از لب ما آه آه مي افتد
طبيب زودتر از ما به راه مي افتد
دو روز رفتم و با پاي خويش برگشتم
هميشه کار گدايان به شاه مي افتد
کريم بودن و بخشيدنت به جاي خودش
بگو کي از سرِ ما اين گناه مي افتد
به ما نگاه بينداز که چشم سلطان هم
گهي به روي غلام سياه مي افتد ....
علي اکبر لطيفيان