ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار حضرت علی اکبر (ع) - علی اکبر لطیفیان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :155
کل بازدید ها :6110360

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

باید برای طور کلیمی درست کرد
سجاده ای گرفت و حریمی درست کرد

باید برای مقدمی از بال جبرئیل
در گوشه ای نشست و گلیمی درست کرد

باید در ازدحام گدا و کمیّ ِ جا
جایی برای مرد کریمی درست کرد

باید قسم به نور دوعین حسین داد
تا از خدا،خدای ِ رحیمی درست کرد

باید دلِ حسین هوای نبی کند
شاید دوباره خلق عظیمی درست کرد

مجنون شهر بودم و لیلا نداشتم
اکبر اگر نبود من آقا نداشتم

یک لحظه ای کنار بزن این نقاب را
بیچاره کن به صبح دمی آفتاب را

امشب خودی نشان بده تا سجده ات کنم
از من مگیر فرصت این انتخاب را

نور جبین نیمه شبِ در تهجّدت
درهم شکست کوکبه ی ماهتاب را

آباد باد خانه ات ای زلف پر گره
من از تو دارم این دلِ خانه خراب را

دستار را ببند و کنارم قدم بزن
شاید کمی نظاره کنم بوتراب را

با قد کشیدنت جگری پیر میشود
رنگ محاسن پدری پیر میشود


چشمان تو همین که نهان میشود علی
عمه برای تو نگران میشود علی

تو رفته ای و زائر رویت شدن فقط
با دیدن امام زمان میشود علی

دنیایِ ما اگر به کمال تو رو کند
هر روز ِسال روز جوان میشود علی

بی اختیار یاد صدای تو میکنیم
هر لحظه ای که وقت اذان میشود علی

روزی سه بار پشت بلندای مأذنه
آقایی تو اشهدمان میشود علی

ما کیستیم؟تازه مسلمان حنجرت!
الله اکبر از تو و الله اکبرت


پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوه طوری که داشتی

هر شب نصیب سفره شهر مدینه شد
در کنج خانه نان تنوری که داشتی

شب زنده دار بودی و ذوب خدا شدی
در بندگی گذشت حضوری که داشتی

ای سر به زیر و از همگان سر بلندتر
عین تواضع است غروری که داشتی

خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود
در کوچه های شهر، عبوری که داشتی

این آفتاب توست که خورشیدمان شده!
یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟

مردی رسیده تا که پر از دلبرش کنند
مانند خاک آمده تا که زرش کنند

دینی نداشت اصل و نسب نیز هم نداشت
آخر چگونه در بزند باورش کنند

او خواب دیده بود مسلمان شده همین
او آمده مدینه مسلمان ترش کنند

در خانه حسین اگر اکبری نبود
امکان نداشت زائر پیغمبرش کنند

پیغمبر و زیارت او را بهانه کرد
تا که اسیر زلف علی اکبرش کنند

آن عده ای خوش اند که حیران تو شدند
مُسلم اگر شدند مسلمان تو شدند


چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری ست
روی سپید و خال سیاهت پیمبری ست

گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو
لحظه به لحظه گاه به گاهت پیمبری ست

ابروی تو کشنده و زلفت کشنده تر
جانم فدای تو که سپاهت پیمبری ست

باید دوید پشت سر ردّ پای تو
یعنب تویی همیشه که راهت پیمبری ست

نامت علی ست جلوه رویت محمدی ست
نامت علی ست طرز نگاهت پیمبری ست

تو صاحب جلال علی و پیمبری
آئینه جمال علی و پیمبری

هنگام روبرو شدنِ کارزار شد
کار تمام لشکریان با تو زار شد

وقتی رکاب رزم تو آماده می شود
باید برای مقدم تو خاکسار شد

نامت علی، شأن تو شمشیر ساده نیست
باید برای هیبت تو ذوالفقار شد

حیدر شدی و ضجه لشکر بلند شد
این چه مصیبتی است که کوفه دچار شد

از میمنه گرفته تا پشت میسره
یک لشکری قدم به قدم تار و مار شد

فرزند لافتی که به جزاین نمی شود
شاگرد مجتبی که به جز این نمی شود


ای آفتاب روشن شب های کربلا
پیغمبر دوباره صحرای کربلا

ای از تمام آدمیان برگزیده تر
نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا

یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد
گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا

آب فرات و علقمه و گنبد حسین
یا تل زینبیه و هر جای کربلا...

...هر چند دیدنی ست ولی دیدنی تر است
پایین پای مرقد آقای کربلا

نزدیک تر به محضر آقاست جای تو
پایین پایی و همه پایین پای تو


حالا که می روی جگرم را نگاه کن
این چشم های محتضرم را نگاه کن

در این لباس ها چقدر دیدنی شدی
زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن

من پیر و تو جوان کمی آهسته تر برو
افتادگی بال و پرم را نگاه کن

باور نمی کنی که علی پیرتر شدم
پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن

اصلاً بیا بجای تمنّا جرعه ای
شرمندگی چشم ترم را نگاه کن

بعد از تو فصل فصل دلم بی بهار شد
بعد از تو خاک بر سر این روزگار شد
***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده سائل در جمعه 91/4/9 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<