ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

هاجرى زمزم پدید آورد و طفلش تشنه بود . . . - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :298
بازدید دیروز :300
کل بازدید ها :6111577

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

قحط آب است و صدف از رنگ گوهر شد خجل
هم ز مادر، طفل و هم از طفل، مادر شد خجل

کافرى از بس که زان مسلم نمایان دید، دین
سر به پیش افکند و در پیش پیمبر شد خجل

هاجرى زمزم پدید آورد و طفلش تشنه بود
سعى بى حاصل شد و زمزم ز هاجر شد خجل

با عمو مى گفت طفل تشنه کام خود ولیک
سر فرازم کن رباب از روى اصغر شد خجل

مشک خالى و دلى پر از امید آورده بود
و ز رخ بى آب و رنگش آب آور شد خجل

سخت، سقا بهر آب و آبرو کوشید لیک
عاقبت کوشش ، ز سعى آن فلک فر، شد خجل

مایه آن پایه همت ، گشت نومیدى ز آب
و ز لب خشکیده او، دیده تر، شد خجل

کام پور ساقی کوثر نشد تر از فرات
وز رخ ساقی کوثر، حوض کوثر شد خجل

زان طرف ، عباس از طفلان خجل ، زین سو، حسین
آمد و دید آن فتوت ، از برادر شد خجل

خواست ، برخیزد به پا بهر ادب ، دستى نبود
و آن قیامت قامت ، از خاتون محشر شد خجل

ریزش اشکت کند ((انسانیا)) این سان سخن
بى سخن زین درفشانى در و گوهر شد خجل
***استاد حاج علی انسانی***


نویسنده سائل در جمعه 91/2/15 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<