ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) - قاسم نعمتی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :32
بازدید دیروز :53
کل بازدید ها :6107697

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

ای بلندای عشق قامت تو
ای سلام خدا به ساحت تو

خاک بوس سیادت تو زمین
جایگاهت ولی به عرش برین

آسمانی ترین مسافر  خاک
قدرو شان تو کی شود ادراک

ای ذراری حضرت زهرا
بنده با ارادت زهرا

افتخارت همین بس ای والا
باشی از نسل سیدالنجبا

بسکه بودی تو فاطمه سیرت
مصطفایی منش علی صولت

در سماوات چون ستاره شدی
تو اباالقاسمی دوباره شدی

نور توحید در نگاهت بود
تربت عشق سجده گاهت بود

ذکر تحلیل با تکان لبت
چشمه نور در نماز شبت

ای هدایت گر هدایت ها
راوی صادق روایت ها

بسکه در عشق مستدامی تو
دست بوس چهارامامی تو

تالبت عرضه ای ز دین کرده
معرفت پیش تو کم آورده

اعتقادت زبسکه بنیادیست
صله اش لطف حضرت هادیست

بهر تحصین تان بگفت آقا
انت انت ولینا حقا

تو غرور اصالتی منی
حسن محضی حسین در حسنی

آبرودار خاک مایی تو
صاحب ملک خون بهایی تو

توصفابخش دین و آیینی
عزت سرزمین باکینی

ملک ری از تو آبرو دارد
پای توهست خویش بگذارد

چه بگویم زقدر والایت
چه بگویم ز شان عظمایت

وصفت این بس ز بس عظیمی تو
حضرت سیدالکریمی تو

شاهزاده گدای خود دریاب
رهگذر خاک پای خود دریاب

پیرمرد عصا به دست حجاز
یک نظر سوی خاکیان انداز

قبله خاک ماشده حرمت
چشم امید ماست برکرمت

هردمی از زمانه دلگیرم
راه صحن تو پیش می گیرم

ای قرار دل هوائی من
مرهم زخم کربلایی من

ای به دلداگان تو نور عین
ای نگار همیشه شکل حسین

کوی تو رنگی از خدا دارد
خاک تو بوی کربلا دارد

ای فرستاده رسول الله
جانب خون بهای ثارالله

تویی آن یار بی قرین دلم
هر شب جمعه همنشین دلم

باعلی عهد عشق بستی تو
سفره دار کمیل هستی

بشنو این درد دل زنوکر خود
نوکر بی قرار و مضطر خود

چه بگویم که قوم نامردان
ملک مارا فروختند چه گران

قلب ام الائمه آذردند
تا ابد آبروی مابردند

وای بر ما بر سرشک دوعین
قیمت خاک ماست خون حسین

آری این است با تو درد دلم
تا قیامت ز مادرت خجلم

تحفه ای میدهی که هدیه کنم
کمکم کی کنی که گریه کنم

حق بده گر ز غصه دلخونم
قدر یک عمر گریه مدیونم

گر که نقشم بر آب شد توببخش
گرکه شادی خراب شد تو ببخش

حرمت گرچه کربلا باشد
کربلا کرب والبلا باشد

کی در اینجا سری بریده شده
معجری از سری کشیده شده

کی در اینجا عطش جگر سوزاند
جگر یک پدر پسر سوزاند

باورم نیست شور و زمزمه را
کربلای بدون علقمه را

کربلا دیدنیست با یاسش
بادو گلدسته های عباسش

حاجتی دارو از تو شاه کریم
حضرت عشق واجب التعظیم

خواهش سائلت ادا فرما
خاک من خاک کربلا فرما
***قاسم نعمتی***
*با تشکر از وبلاگ زیتون*


نویسنده سائل در دوشنبه 90/6/21 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<