ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار محرم 92 - اشعار شب سوم محرم - حسن لطفی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :226
بازدید دیروز :166
کل بازدید ها :6111205

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

زبری صورت من و دستان عمّه ام
تقصیرِ کوچه های یهودیِ شام بود

شکرِ خدا هوای مرا داشت خواهرت
در چشم ها، عجیب نگاهِ حرام بود
**
پایی که زخم تاول آن هم نیامده
وقتی به دادِ آن نرسی سرخ می شود

از ضربِ دستها چه به روزش رسیده است
آن چهره ای که با نفسی سرخ می شود
**
آنقدر پیر کرده مرا نیزه دارِ تو
هر کس که دید طفلِ تو را اشتباه کرد

عمه به معجرم دوگره زد ولی ببین
روی مرا کشیدنِ معجر سیاه کرد
**
حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند
این سنگها عزیز تو را سیر کرده است

ته مانده ها ی گیسوی نازم تمام شد
در بینِ مُشتِ پیرزنی گیرکرده است
***حسن لطفی***


نویسنده حبیب در چهارشنبه 92/8/15 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<