ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار ماه مبارک رمضان - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :17
بازدید دیروز :127
کل بازدید ها :6110498

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز

دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز

عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز

کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز

گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز

گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز

وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز

یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز

هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی
دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز

تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز

هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز
***علی اکبر لطیفیان***


نویسنده سائل در شنبه 90/6/5 | نظر

بنده ای گمراهم ، از توام شرمنده
داده ای تو راهم، خالق بخشنده
کن بر این درگاهم، یا الهی بنده

کن نگاهی العفو ، یا الهی العفو

پشت من سنگین است، از گناهم یا رب
توبه ای بی برگشت، از تو خواهم یا رب
تا بمانم پیشت، کن نگاهم یا رب
ده جوابم دیگر، یا غیاث المضطر

از ملائک حتی، جرم من پوشاندی
آبرویم دادی بر، در خود خواندی
قطع نشد روزی ام، یاور من ماندی

شد خجل این غمگین، یا اله العاصین


مهلتم دادی تا، سوی تو برگردم
ساده می گویم من، در عمل نامردم
روزی ات را خوردم،شکر شیطان کردم

ده نجاتم امشب، یا کریم و یارب

از تو می خواهم، خیر آخر کارم را
درهم و با قیمت، تو بخر بارم را
خرج مولایم کن، هرچه که دارم را

جان دهم پای دین، یا حبیب الباکین

من به حق زهرا، از گناهم بیزار
با نگاهی امشب، کن دلم بیدار
روزی ام کن یارب ،توبه و استغفار

تا شوم از خوبان، یا قدیم الاحسان

با گناهان خود عمر، خود می کاهم
کن تو از پستی کار، خود آگاهم
مردنم را از تو، غرق خون می خواهم

گردم از شهیدان، یا معین یا سلطان

بعد یاران خود، بیکس و تنهایم
دائما در یاد ، خیمه ی صحرایم
من که خود مدیون، ذکر یا زهرایم

ناله دارم شبها، مادرم یا زهرا

از شهیدان باید ،بیش از اینها گویم

بوی آنها را از ،چفیه ام می جویم
یادشان می افتم، نامه را می شویم

گل نماید بر لب، یا حسین یا زینب


رختشان ارثی از، چادر خاکی بود

چشم یاران من، خانه پاکی بود
آخر کارشان جسم، صد چاکی بود

می کشم از دل آه، یا علی یا الله

من ز تو دیدار، آشنا می خواهم
رحمتی بی حد از، تو خدا می خواهم
مزد این شبها را ،کربلا می خواهم

آخرین ذکر ما، یا عزیز الزهرا
***جواد حیدری***


نویسنده سائل در شنبه 90/5/15 | نظر

از نسیم سحری روح به جانم دادند
چشمی از خون جگر اشک فشانم دادند

تا شدم هم نفس محفل رندان سحر
لذت زمزمه و آه و فغانم دادند

باورم نیست که با این همه عصیان و قصور
ره به مهمانی ماه رمضانم دادند

بهترین وقت ملاقات خدایی است نماز
فیض دیدار به هنگام اذانم دادند

نام آقا نمک سفره ی افطار من است
کرم حضرت یار است که نانم دادند

هر چقدر دور شدم باز عطایم کردند
توبه بشکستم و هر بار زمانم دادند

ناسپاسی به سر نعمت حق باعث شد
که حواله به سرای دگرانم دادند

مانده بودم که کجا درد دل ابراز کنم
به کرم خانه ی ارباب مکانم دادند

به خدا آرزویی ندارم هیچ دیگر
حرم کرب و بلا را که نشانم دادند

دلم از روز ازل هست گرفتار حسین
به غلامی درش نام و نشانم دادند

در همان روز که هر کس ز کسی بگریزد
از تولای علی برگ امانم دادند

بخداوند قسم شور حسین می گیرم
روز محشر اگرم اذن بیانم دادند
***احسان محسنی فر***


نویسنده سائل در سه شنبه 90/5/11 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<